کد مطلب: 16767 | زمان انتشار: ۱۷:۴۱:۱۰ - دوشنبه ۸ اسف ۱۴۰۱ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 450 | |

ترکیب بندی اشکال هندسی در معماری

یکی از مهمترین مواردی که در هنر معماری رواج بسیاری دارد، استفاده از اشکال یا همان ترسیمات هندسی است. اشکال هندسی نظیر دایره، مربع، مثلث و … بسیار در معماری کاربرد دارند و ترکیب این اشکال هندسی با یکدیگر می تواند در معماری، یک اثر هنری خارق العاده را خلق نماید.

این تناسبات و اشکا در طبیعت هم حضور دارند و تلفیق آنها با معماری می تواند یک زبان نمادین را خلق نماید. امروز در نظر داریم تا در رابطه با ترکیب بندی اشکال هندسی در معماری صحبت نمایید و ویزگی ها و کاربردهای آن را بیان نماییم.

برای این منظور ابتدا جایگاه هندسه در معماری را بیان می کنیم که شامل دو دسته کاربرد اشکال هندسی و کاربرد هندسه در معماری ایرانی اسلامی است. سپس به بررسی و ارزیابی این موضوع می پردازیم که هندسه چه نقشی در پروسه های طراحی معماری دارد.

اگر شما هم علاقه مند به هنر معماری و ترکیب آن با هندسه و اشکال هستید، حتما تا انتهای مطلب همراه ما باشید.

جایگاه هندسه در معماری

هندسه علم بنیادین فرم ها و نظم موجود در آن هاست. اشکال هندسی، فرم ها و تغییر شکل ها بدنه اصلی طراحی معماری را شکل می دهند. درتاریخچه معماری، قواعد هندسی براساس نظریه های تناسب و تقارن، ابزار معینی را برای طراحی معماری شکل داده اند. تناسبات در طبیعت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و به عنوان جنبه اصلی زیبایی شناختی در طبیعت و هنر مطرح گردید. بنابراین تناسباتی مانند نسبت طلایی به عنوان عاملی قدرتمند برای ایجاد هماهنگی و هارمونی در معماری و همچنین هنر و موسیقی مدنظر قرارگرفت. براساس نظریه فیثاغورس قواعدی کلی برای هارمونی و هماهنگی وجود دارد.

کاربرد اشکال هتدسی در معماری

فرم دایره (circle) از همه طرف ارزشی همگن و یکسان دارد. این بدان معنی است که دایره جهت مشخصی به خود نمی گیرد و دارای فرمی متعالی است. کارل گوستاویونگ به این نتیجه رسیده است که دایره و مربع فرم های اولیه ای هستند که به عنوان مظاهر کمال و سادگی در رویاها دیده می شوند. دایره نه آغاز دارد و نه پایان. حرکتی است بی پایان که همواره به نقطه آغازش بر می گردد. دایره تصویری است از خورشید و ماه و به این دلیل همواره دارای ارزشی نمادین بوده است.

کاربرد هندسه در معماری ایرانی اسلامی

تنوع ساختمان های ایرانی از هر آنچه که در روستاها و خانه ها مشاهده می شود تا کاخ ها، کاروانسراها، میادین و بازارها، حمام های تاریخی، قلعه ها، مساجد و … به حدی است که نمی توان معماری ایران را همانند معماری بعضی کشورها چون یونان، در چند سطر خلاصه کرد چرا که هر یک از ساختمان ها، معماری و اصول و هندسه مربوط به خود را داشته است و با توجه به نیازمندی ها و اصول فکری و عرفانی مخصوص به خود طراحی و ساخته شده اند. به طور مثال، معماری خانه های ایرانی که با توجه به فرهنگ و روابط زندگی مردم شکل گرفته و شامل عناصر زیادی هم چون حیاط مرکزی، ایوان، پنج دری، هشتی و … است کاملا متفاوت با کاروانسراها و مساجد است و از لحاظ هندسه در پلان و نما، الگوهایی متفاوت را به جا گذاشته اند.

ارزیابی نقش هندسه در پروسه های طراحی معماری

در تاریخچه علم هندسه و کاربرد اشکال هندسی در معماری، قوانین هندسی شکل گرفته است که پایه و اساس ساخت آثار معماری را شکل می دهند. در متن پیش رو ما به ارزیابی نقش هندسه در پروسه های طراحی معماری از طریق بیان چندین نمونه در تاریخچه معماری می پردازیم.

هارمونی به عنوان یک اصل در روند شکل گیری یک اثر هنری

مفهوم هارمونی به عنوان یک اصل بنیادین در شکل گیری آثار هنری در تاریخچه معماری مطرح است. تولید آثار هنری بر اساس هماهنگی، هارمونی و نظم به عنوان مباحث مرتبط با مقوله زیبایی شناختی صورت می گیرد. مفهوم هارمونی بر اساس یک افسانه شکل گرفت “هارمونیا”، خدای هماهنگی و نظم که دختر آرس، خدای جنگ و افرودیت، خدای عشق و زیبایی است. هارمونیا نمادی از اجتماع نقیضین است. هارمونی به معنای ایجاد ارتباط میان موضوعات متفاوت و متضاد به منظور دستیابی به یک حالت کلی منظم می باشد. اصول نظم و هارمونی در علوم باستانی نیز به چشم می خورد.

  • فیثاغورس

در دیدگاه فیثاغورس تمام رویدادها تحت تاثیر اصولی کلی رخ می دهند. یک اصل می تواند در شکل گیری یک اثر هنری مطرح گردد اگر نظم موجود در قواعد ریاضی را در نظر داشته باشد. حساب، هندسه، ستاره شناسی و موسیقی، علوم چهارگانه ای هستند که کاملا برمبنای قواعد کلی فوق الذکر شکل گرفته اند. فیثاغورس متقاعد شده بود که هارمونی و تمام موضوعات و اصول موجود در جهان هستی می تواند از طریق اعداد و قواعد ریاضی به خوبی درک شود. او کشف کرد که فاصله موجود میان نت های موسیقی ارتباطات ساده ای را بر اساس تقسیمات تارها و تعداد نوسانات شکل می دهد. بر اساس نظریه فیثاغورس، تتراکتیس: اعداد ۱ تا ۴ (۴ المان، ۴ نقطه اصلی) شالوده و اساس این ارتباطات را تشکیل می دهد. ایده تناسبات هارمونیک، اصلی کلی برای تمام علوم نظری و کاربردی است.

  • آلبرتی

با نگاه به مفهوم کلاسیک هارمونی به عنوان اجتماعی از اضداد، لئون باتیستا آلبرتی (۱۴۷۲-۱۴۰۴) قواعدی را در زمینه معماری مطرح کرد. کتاب “هنر ساختن” در ده جلد به توضیح این مطلب می پردازد که چگونه می توان به هارمونی در معماری دست یافت. زیبایی از نظر آلبرتی “هماهنگی تمام قسمت ها نسبت به یکدیگر” است و به همین ترتیب بر اساس نظریه های فیثاغورس “این هماهنگی در اعداد، تناسبات و نظمی خاص یافت می شود که برای دستیابی به هارمونی به آن نیاز خواهیم داشت.” نظریه های آلبرتی به عنوان دستورالعملی کلاسیک در معماری از قرن شانزدهم تا هجدهم و حتی پس از آن مطرح بود.

  • کپلر

هارمونی به عنوان مفهومی که در تمامی علوم و در سراسر جهان مطرح است، در کتاب “هارمونی در جهان” اثر یوهانس کپلر نیز بیان شده است. یوهانس کپلر (۱۶۳۰-۱۵۷۱) که یک دانشمند، ستاره شناس و ریاضی دان مشهور می باشد، مفهوم هارمونی را بر اساس هندسه، خصوصا احجام افلاطونی بیان می کند. او یکی از پیروان مکتب فیثاغورس بود و ارتباطات ریاضی را پایه و اساس طبیعت و تمام مخلوقات می دانست. مفاهیم هندسی در تئوری او به عنوان پایه و اساس طبیعت و علوم و همچنین هنر و موسیقی مطرح هستند.

بنابراین ساختن و طراحی نیز بر اساس مفهوم جهان هندسی صورت می گیرد.

  • نسبت طلایی

اصول بنیادین هارمونی که از طبیعت نشات گرفته و در هنر، معماری و موسیقی به کار برده می شوند، به خوبی در نسبت طلایی قابل مشاهده هستند. مفهوم نسبت طلایی نشان دهنده سازگاری دو مبحث طراحی و هندسه می باشد. این ایده مدت زمانی طولانی است که وارد حوزه معماری شده است. هیپاسوس (۴۵۰ پیش از میلاد مسیح) در تحقیقات خود درباره پنج ضلعی و ارتباط میان طول اضلاع و قطرهای آن، این نسبت را کشف کرد. اقلیدس (۲۷۰-۳۲۵ پیش از میلاد مسیح) اولین کسی بود که نسبت طلایی را دقیق و کامل به عنوان نسبت موجود در دنباله ای از اعداد توضیح داد. پس از او نسبت طلایی به عنوان تناسبی ایده آل و کامل در مباحث زیبایی شناختی و هارمونی مطرح گردید. خصوصا در دوره رنسانس، تناسبات هارمونیک بر مبنای ارتباطات هندسی متناسب با نسبت طلایی در هنر، معماری و همچنین موسیقی مورد توجه قرار گرفت. فلیپو برونلسکی کلیسای سانتاماریا دلفیوره را در سال ۱۲۹۶ بر اساس نسبت طلایی و دنباله اعداد فیبوناچی ساخت.

با وجود این که”شبکه مدولار” لوکوربوزیه نمونه ای از یک کانسپت آرکی تکتونیک در زمینه طراحی و ساخت بر مبنای قواعد هندسی در معماری مدرن است، اما همچنان به مفهوم کلاسیک هارمونی متعهد باقی مانده است.

ساختاربندی پنجره ها در ساختمان مسکونی، در شهر مارسی، سال ۱۹۴۷ (تصویر ۴) انواع مختلف پیکربندی را با حفظ قواعد سازه ای موجود نشان می دهد که بر اساس نسبت طلایی تقسیم بندی شده اند. یک تشابه ساختاری میان موسیقی و معماری، در امواج به کار رفته در ساخت موسیقی “Metastasi” توسط “Xenakis”و نمای صومعه”La Tourette” اثر لوکوربوزیه/ Xenakis در سال ۱۹۵۲ به وضوح دیده می شود. پل وی. ناردی-رینر در کتاب خود با عنوان “معماری و هارمونی” رابطه میان معماری و هندسه را مشخص می کند: هندسه نقشی بسیار مهم در معماری در پروسه فرمیابی و تکمیل آن بر عهده دارد بدون این که معماری را منحصرا تعریف نماید.



ارسال نظر



لوگو اسپانسر