کد مطلب: 16740 | زمان انتشار: ۳:۰۰:۱۸ - دوشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۱ | بدون نظر | دفعات مشاهده : 307 | |

شاهکار معماری دوره ایلام

انسان های اولیه و بدوی عموما برای زندگی به دنبال مکان هایی خوش آب و هوا بودند که دارای آب هم باشد. به همین دلیل است که اکثر تمدن ها در کنار آب شکل گرفته است. اولین تمدن شکل گرفته در کشور ما هم تمدن ماد بوده است. دولت ایلام، نخستین قدرت متمرکز در فلات ایران بوده است که تاثیرات بسیاری بر تسلط تمدن ها بر یکدیگر داشته است. کشور ما زادگاه اولیه و اصلی ایلامیان بوده است، بنابراین چندان دور از انتظار نیست که معماری ایلامی در کشور ما تا این اندازه مشهور و شناخته شده باشد و شاهکارهایی از آن دوران به یادگار مانده باشد.

ایلامیان که عیلامیان هم نوشته می شود، اقوامی بودند که در فاصله بین هزاره پهارم تا هزاره اول پس از میلاد، در منطقه وسیعی از جنونب و غرب ایران فرمانروایی می کردند.

جالب است بدانید که بر اساس نقشه کنونی کشورمان، ایلام در دوران باستان شامل سرزمین های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان بوده است.

با تشریح معماری این دوران بزرگ در تاتریخ کشورمان همراه ما باشید.

معماری ایلام قدیم

تنها اطلاع به این دوره ازنقش مهر هایی است که از دوران اولیه ایلام باقی مانده و آن یک نقش برجسته مربوط بهنینوادردوره آشوری متاخراست.دراین نقش برجسته معبدی به صورت یک بنای مربع مستطیل بلند بر یک شالوده  ایوان دار نشان داده شده نمای جلو دارای یک روزنه هایی بوده است . در قسمت پشت ممکن پله هایی برای دسترسی به عبد وجود داشته است . در نمای آن دو چارچوب دربلند دیده می شود که در سمت چپی را یک پرده نی ایی آنرا از نور آفتاب محافظت می کند . احتمالا مداخل ورودی بوده است و در سمت راست شاید نمایی از یک در بوده است .جالب ترین ویژگی این معبد سه شاخ بزرگ است که در دو طرف دیوارهای معبد نصب شده است و این ما را به یکی از عجایب ساختمان معابدایلامی متوجه می سازد . بعدها سنگ نبشته های ایلام میانی ثابت می کنند که این شاخ ها جزء مهمی از هر معبد را تشکیل می دادند چون نماد الوهیت بود و یکی از پادشاهان ایلامی در سده دوازدهم (ایلام میانی )افتخارش این بوده که بیست معبد شاخی را فقط بازسازی کرده است .معماری ایلام میانی :بدون اغراق درخشانترین دوره حکومت ایلامیها دوره میانی است که د آن آثار معماری ارزشمندی ایجاد گردیده اغلب معابد هستند. ایلامی ها هم مانند اقوام باستانی دیگر به مذهب و پرستش خدایان متعدد اهمیت میداده اند و موید این مطلب کشف معابد . گور ها و نقوش برجسته در نقاط استقرار آنهاست از آثار قابل تامل و مهم آنها زیگورات چغازنبیل است که به بررسی آن می پردازیم.

زیگورات چغازنبیل

آثار باستانی چغازنبیل دردشت خوزستان و در فاصله حدود سی کیلومتر در جنوب شرقی شهر شوش در کرانه غربی رودخانه دز واقع شده است. این آثار شامل زیگورات یا معبد عظیمی است که به وسیله اونتاش گال پادشاه مقتدر ایلامی برای خدای اینشوشیناک در حدود ۱۲۶۵ ق.م ساخته شده است .زیگورات چغازنبیل کهن ترین اثر ایرانی است که دارای ابعاد و خصوصیات خیره کننده است و با اهرام مصر برابری می کند .این بنای عظیم به صورت هرم مطبق یا پله پله ساخته شده است . این معبد یکی از نمونه های بسیار برجسته مهارت معماری ایلامی هاست .

در اولین نگاه به آن می توان دریافت که این بنامبتی بر مقیاسی عظیم بوده است . طراح آن هیچکس جز خود اونتاش گال نمی نواند بوده باشد اما نظارت او به نظر نمی رسد موجب درگیری میان او و معماران و کارگرانش شده باشد نگاهی گذرا به پلان و بقایای آن تصویری از نیروی عظیم   کاری را که برای انجام این بنای شکوهمند لازم بوده است به ما می دهد .بنایی که با ساختمان های مدرن قابل مقایسه است .در آغازکار میلیون ها خشت و هزاران آجر باید آماده می شد .مواد اولیه در محل ساختمان دردسترس بود و آب هم از رودخانه دز در مسافتی یک کیلومتر و نیم دورتر تامین می شد.اما تامین سوخت برای پختن آجرهای بزرگ و زیبای دیوارها و راهروها پر هزینه وقت گیر و مشکل بود . سوزیان(دشت خوزستان )که امروز تقریبا از درخت خالی است .در قدیم هم تقریبا به همین اندازه کمبود درخت داشته است .بنابراین چوب لازم برای سوخت بایداز کوهستانهای لرستان بریده می شد توسط الاغ و گاو کوهی تا سرچشمه دز حمل گردید وآنگاه از طریق رودخانه به محل مورد نظر منتقل می گشت.

شاه اونتاش گال سالها مجبور شد لشگر کاملی ازدهها هزار کاشی ساز آجرپز بنا و کارگر را به کار گیرد و آنها را اداره کند .او به متخصصانی برای طرح های بدیع زهکشی و آبیاری شهر دور – اونتاش و متخصصانی برای طرح های تزئین دیوارها با کاشیهای به رنگ روشن و برای هدایای بی شمار فلزی مرمرین یاشیشه و بلور احتیاج داشت . او به یک گروه کامل ازکاتبان برای نفر حروف روی هزاران آجر نیاز داشت زیرا همه اینها با دست نوشته می شد بی آنکه مهری در کار باشداینجاست که قدرت سازماندیهای ایلامیان موجب اعجاب و تحسین می شود.طرح اصلی زیگورات مربعی است به اضلاع ۱۰۵ متر .بنابراین هر طرف زیگورات در پایه ۲۰۰ (ال) ایلامی طول داشت ال برابر ۵/۵۲ سانتی متر بود(نیم زرع)و تقریبا بیشتر از سه هزار سال در ایران بدون تغییر بر جا مانده تا وقتی که سیستم متریک برقرار شد . گوشه های مربع اصلی دقیقا در جهات اربعه است.

زیگورات به وسیله دیوار عظیمی که گرداگرد آن رافراگرفته محصور گردیده است . ابعاد این دیوار ۸۰۰*۱۲۰۰ متر است . دیوار داخلی دیگری دوردادور ساختمان مرکزی و اصلی معبد را احاطه کرده و محوطه ای در حدود۴۰۰*۴۰۰ متر را به عنوان حیاط در اطراف ساختمان به وجود آورده است . داخلی ترین سه دیواری که در دور-انتاش قرار دارد – دیواری است که در نقاط مختلف هفت دروازه هایی که حیاطهای اطراف ساختمان را با محوطه اطراف زیگورات مربوط می سازند . برای سهولت دروازه ها را شماره گذاری کرده ایم و به شرح هر یک از آنان می پردازیم دروازه شماره ۷ مسلما از نظر ایلامیان بسیار مهم بوده است .در این دروازه دو ردیف مذبح (قربانگاه)و در هر ردیف ۷ عدد میز وجود دارد که احتمالا در مواقع نیایش دو ردیف هفت تایی قربانی می شده است . مجرایی که خون قربانیان در آن جاری می شده است هنوزقابل مشاهده است . این میزهای کوچک مذبح با آجر فرش شده و در مقابل پله های جنوب شرقی زیگورات قرار دارد دوباره ظاهر می شود .نزدیک گوشه جنوبی از الگوی کلی تبعیت نمی کند . زیرا تنها این یکی به وسیله سنگهای تراش خورده مفروش شده و درز سنگها نیز با قیر انباشته شده است . سنگها نشان دهنده اثر چرخهای گاری است به گونه ای که درآن نمی توان تردید کرد واین خود دلیل آنست که گاریها از دروازه شماره ۳ استفاده می کرده اند . همه شش دروازه دیگر به راههای آجرفرش باز می شوند که به زیگورات می رسد اما این راهها همه مورب اند نه مستقیم به نظر می رسد که ایلامیها به عنوان یک اصل اعتقادی از راههای مورب وارد معابد خود می شده اند و ورود به طریقه مستقیم را منافی شان این معابدتلقی می کرده اند .

بزرگترین دروازه از این هفت تا دروازه ,دروازه شماره ۴ است که در سمت جنوب شرقی در طرف راست قراردارد ((دروازه گاری )) گیر یشمن آنرا ((دروازه شاهی  ))نامگذاری کرده است . امادروازه ای در دیوار وسطی میان حریم مقدس (سیانکوک)و شهر دور-اونتاش گشوده شده است که طبق کتیبه های موجود در قسمت بیرونی ((دروازه بزرگ)) و در قسمت درونی ((دروازه شاهی)) نامیده می شده است .بنابراین برای آنکه از اشتباه جلوگیری کنیم دروازه شماره ۴ را ((شاه دروازه زیگورات )) نامگذاری خواهیم نمود.بطوریکه در اشکال این ساختمان می بیند در مقابل  دروازه های شماره ۲و۴و۷ یک معبد مربع شکل ساخته شده است . طبق کتیبه ها معبد کنار دروازه شماره ۷ به خدای هومبان هدیه شده بوده است . در کنار آن دو معبد دیده می شود که هر دو در مقابل دروازه ۱ در قسمت انتهایی چپ قرار گرفته اند یک معبد برای الهه ((ایشینیکاراب)) و در فاصله بین این معبد و معبد هومبان معبد دیگر برای الهه بزرگ کیریریشا . به همین ترتیب در مقابل دروازه ۶ هم هنوز باز مانده های پراکنده یک معبد خارجی وجود دارد اما در مقابل دروازه همه آثار ساختمانهای قبلی از بین رفته است . با این همه می توانیم نظرگیرشمن را که در قسمت ورودی همه این ۶ دروازه معابدی وجود داشته است و زیارت کنندگان از طریق آن وارد محوطه جلویی می شده اند بپذیریم . هر کس می خواست واردحریم داخلی شود می باید در همان حالی که هنوز در خارج دیوار بود نسبت به خدایان ادای احترام کند و احتمالا نذر خود را عرضه نماید.ساختمان مودری که نزدیک پلکانها در اطراف دروازه شاهی قرار دارد موجب بر انگیختن پرسش پیچیده ای می شود . آنها چهار متر قطردارند و هر یک دارای چهار تاق نمای تو در توی ششگانه است . کتیبه هایی در دور تادور پایه برجها وجود دارد که از متن آنها می یابیم این ساختمان های ابهام آور درزبان ایلامی بنام ((شونشرایرپی))شناخته می شود و وقف خدایان هومبان و اینشوشیناک بوده است . فقط اگر بدانیم دو واژه ((شونشو)) و ((ایرپی))به چه معناست تمام مشکل حل خواهد شد . اما از آنجا که چنین برجی در قسمت جنوب شرقی محوطه وجود ندارد و به نظر می رسد که برای شاه منظور شده بوده است می توانیم این برجها را پایه ای که تندیس شاه بر آن قرار داشته است تصور کنیم و این گویای آن است که در قسمتهای دیگر زیگورات که او جسما حاضر نبوده است به صورت تندیسی از سنگ حضورش اعلام می شده است.چنانکه گیرشمن با موشکافی خاص خود دریافت که زیگورات دور-اونتاش نه در یک عملیات بلکه در دو قسمت مجزا ساخته شده است . این واقعیت به وسیله یک گودال آزمایشی که در قسمت شمال غرب به وسط (مرکز)زیگورات کنده شده ثابت می شود این گودال در جریان کاوش سال ۱۹۶۰-۱۹۶۱ م نشان دادا که در اولین مرحله ساختمان فقط آن قسمت از محوطه که در شکل بازسازی شده ساخته شده است .اولین طبقه زیگورات که مربعی به ارتفاع ۸ متربود در اطراف یک محوطه داخلی به مساحت تقریبا یکصد متر مربع و با آجرهای پخته مفروش شده بالا رفته بود این طبقه در سه طرف ۸ متر ارتفاع داشت و در ضلع چهارم سمت شمال شرق ۱۲ متر می توان آنرا با تفکیک از قسمت جنوب شرقی یا ” قسمت شاه – قسمت تماشاگران ” نامید .

مربع طبقه اول بیست و هشت اتاق دارد که بسیاری ازآنها فقط از طریق پلکانهایی که از طبقات بالا می آید می توان دسترسی داشت . آن اتاقها که مدخل داشتند درشان به محوطه داخلی باز می شد به جز یکی از اتاقها (اتاق شماره ۱۹).در طرف جنوب شرقی طبقه اول معابدی در دو طرف پلکان وجود دارد که به خدای اینشوشیناک تعلق دارد. معبد شماره ۴ که گیرشمن آنرا((آمی))نامید فقط تا وقتی که طبقات دیگر ساخته شد مسلما برای مقاصد مذهبی مورداستفاده قرار می گرفته است و پس از ساخته شدن این طبقات دیوار کشی شد و معبد ((ب))مقابل دروازه ۵ جای آنرا گرفت دری داشت که از طریق اتاق به محوطه جلویی جنوب شرقی متصل می شد حفار چغازنبیل این معبد را به عنوان ” معبد پایین ” از معبدی در راس زیگورات که بطور متناوب برای امور مذهبی مورد استفاده قرار می گرفته جدا می کند حتی در همان سالها هم ترتیبات متناظری را در معبد اینشوشیناک در شوش می یابیم . در این دوران وی (اینشوشیناک) قربانی های روزانه ای را برای معبد بالا (اعلی) ومعبد پایین برقرار کرد. با آنکه در بین النهرین معبد پایین (کوچک) همیشه خارج اگرچه نزدیک زیگورات بود اصول ایلامی به روشنی ایجاب می کرد که معبد پایینی جزیی ازاجزاء متشکله زیگورات باشد.

گیرشمن یکی از شگفتیهای این زیارتگاه کوچک راچنین یاد می کند :”در قسمت چپ طرف مقابل خوابگاه دری به اتاقی باز می شد که دارای بستری از خشت بود و در برابر فرو رفتگی دیوار قرار گرفته بود . آیا این اتاق احتمالا محلی برای استراحت خدا بود که از محل زندگی خود در راس زیگورات پایین می آمد ؟ یا منظور از آن هدفی کاملا متفاوت بوده است “.آنچه تاکنون عنوان گردید در واقع مربوط بود به مرحله اول ساختمان که معبدی به جز زیگورات بوده است . برای تغییر شکل بنا از معبدبه زیگورات نخست در مرکز صحن حیاط ستون یکپارچه مکعب شکل به طول و عرض ۳۵*۳۵ متر وارتفاع تقریبی ۴۰ متر از خشت خام برپاگردید که در واقع پایه ساختمان معبد “اعلی” زیگورات محسوب می شود .این ستون مرکزی سپس به وسیله دو صفه دیگر که به ترتیب طبقات دوم و سوم را تشکیل می داد و ساختمان هر دو آنها نیز از کف حیاط آغاز شده بود احاطه گردید . سرانجام درون اتاقهای پیرامون حیاط معبد با خشت و آجر پر شد و به این ترتیب طبقه اول زیگورات به وجود آمد. این مسدود سازی و پر کردن اتاقها تنها در سه سمت انجام گرفت و در معبدقرینه اینشوشیناک در جبهه جنوب شرق دست نخورده باقی ماند.اما معبد “اعلی”روی طبقه چهارم قرارداشت معبد بزرگ اینشوشیناک امروز از این “کوکونوم ” هیچ چیز جز کاشیهایی که از آن سقوط کرده بر جای نمانده است اما با وجود این ابعاد آن را می توان با دقت کافی تعیین نمود . به طوری که در بالا اشاره گردید سطح طبقه چهارم مربعی به اضلاع ۳۵ متر بود بر این اساس احتمالا معبد بالا (اعلی) ابعادی به اندازه ۲۰*۲۰ متر داشته است . ارتفاع تقریبی آن نیز قابل کشف است . ارتفاع طبقه اول ۸متر و بلندی طبقه دوم ۵۵/۱۱ متر بوده است و طبقات سوم و چهارم که از بین رفته اند به احتمال همین ارتفاع را داشته اند . بنابراین از سطح زمین تا کف معبد بالای زیگورات درحدود ۴۳ متر و بلندی تمامی ساختمان چیزی در حدود ۶۰/۵۲ متر بوده است .

پس می توانیم ارتفاع معبد بالا (اعلی) را برابر با ۱۰ متر در نظر بگیریم که به این ترتیب عرض آن دو برابر ارتفاعش خواهد شد- همانطور که خود زیگورات بوده :از هر جهت بنایی بسیار قابل توجه با منظری تا دور دست ها تا حد زیگورات شوش .پلکان زیگورات چغازنبیل در نوع خود یگانه است برخلاف زیگوراتهای بین النهرین که در آنها دسترسی به معبد بالا صرفا ” از یک سمت امکان پذیر بود و پله ها ازبیرون به صورت مارپیچ یا در یک خط مستقیم به طبقات بالا می رفت . در چغازنبیل این دسترسی در چندین مرحله از درون و از طریق پلکانهای مسقف تاقداری (تونل مانندی)انجام می گرفت.به طوری که عنوان شد در وسط هر یک از چهار طرف زیگورات یک مجموعه پلکان وجود دارد . همه این پلکانها به طبقه اول منتهی می شوندبا این تفاصیل که پلکانهای طرف شمال شرق و طرف شمال غرب فقط تا طبقه اول ادامه یابند .و پلکانهای طرف جنوب غرب علاوه بر طبقه اول به طبقه دوم منتهی می شوند .

ازاین میان پلکان های طرف جنوب شرقی بنظر می رسد که جالب توجه ترین آنها بوده است چنانکه به هر حال می باید در خور ” قسمت شاه” باشد . این پلکانها درمقابل دروازه شاه در زیگورات بین ((آ))و ((ب)) یعنی دو معبد اینشوشیناک شروع می شود و مستقیما به طبقات اول سوم وچهارم می رسند . و در نهایت یک پلکان پنجم درطبقه چهارم به در ورودی معبد اعلی منتهی می شود . اما جالب توجه آنکه نه از طریق ادامه دو پلکان قسمت شاه بلکه در قسمت شمال شرق ((تماشاگران)) . در اینجا تصورروشنی می یابیم از اینکه در نظر یک ایلامی راه وصول به یک معبد به طریقه مستقیم تاچه حد بی حرمتی جلوه می کرده است . این راه می باید مورب یا پس از دور زدن از یک گوشه ساخته می شد . ابتکار قابل توجه دیگر معماری ایلامی این است که برای جلوگیری از خستگی صعودکنندگان با ایجاد دو ایستگاه میان راهی بالا رفتن از طبقات را چندمرحله ای کرده اند به نحوی که صعود کننده می تواند به سهولت در میان راه با توقف درایستگاه ها تجدید قوا نماید . اما هدف معمار از ایجاد ایستگاه ها تنها رفع خستگی جسمانی نبود بلکه او می خواست از لحاظ بصری نیز محیط مناسبی را برای زائران فراهم سازد . در هر صورت بحث در ابره این بنای شگفت آور خود نیاز به بررسی جداگانه داردکه از حوصله این گفتار خارج است .از دیگر آثار معماری به جای مانده دوره ایلام میانی می توان به بقایای مجموعه عظیم آثار باستانی هفت تپه در خوزستان اشاره کرد .بخش اعظم مواد و مصالح ساختمانی را در این مجموعه خشت خام تشکیل می دهد و اما درسایر بخشها از آجر نیز استفاده کرده اند . پوشش فضاها اغلب تاق نیم بیضی آجری است اما در سقف بناهای خشتی تیرهای چوبی نیز بکار رفته است . آرامگاه تپتی – اهر دارای قوس نیم بیضی است که در نوع خود قدیمی است.

معماری ایلام جدید

ازدوران ایلام جدید به جز یک معبد کوچک که پلان مربع دارد و به زمان شوتروک –نهونته دوم در اواخر قرن هشتم ق.م تعلق دارد هیچ اثر معماری به دست نیامده است .نمای این معبد با آجرهای اعابدار سبز رنگ تزیین شده بود . آجرهای لعابدار ایلام میانی از تکنیک و ظرافت بیشتری بر خوردار بودند. آثار دیگرمعماری ایلامی که از اسناد و مدارک و نقوش برجسته بدست آمده اند عبارتند از : معبدسه شاخ بزرگ قصرها و معابدی که در بیرون و داخل دیوارهای شهر دور – اونتاش کشف شده و تصویری از شهر شوش



ارسال نظر



لوگو اسپانسر