داستان عجیب قوم لوط

امام باقر علیه السلام فرمود: قوم لوط بهترین قومى بود که خدا آفریده بود ولى ابلیس آنان را سخت به سوى خویش فرا خواند. داستان قوم لوط از این قرار بود که چون مردان همگى براى کار بیرون مى ‏آمدند زنان را تنها مى ‏نهادند و آن هنگام که مردان به خانه ‏هایشان... 

حکایت حمله اسکندر به ایران

حکایت حمله اسکندر به ایران اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود می پرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر می فهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران می گوید: کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و... 

حکایت درباره ی غرور

حکایت غرور در زمان های گذشته دو برادر یکی به نام «ضیاء» و دیگری به نام «تاج» در شهر بلخ باهم زندگی می کردند. ضیاء مردی بلندبالا و با این حال بذله گو، نکته سنج و خوش اخلاق بودکه واعظ شهر هم بود. در عوض، برادرش تاج قدی بسیار کوتاه داشت، ولی از علم بالایی بهره... 

آخرین مطالب